Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-03@04:05:00 GMT

رمان«دشت بهشت»؛اثر جان استاین بک

تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۲۵۴۱

رمان«دشت بهشت»؛اثر جان استاین بک

رمان «دشت بهشت» را باید مجموعه‌ای از مشکلات اجتماعی و فرهنگی یک جامعه کوچک دانست که جان استاین بک هر کدام را در دل داستانی جای داده است و از آن‌جایی که هنوز چنین مشکلاتی در جوامع وجود دارد، اثر او به یک اثر اجتماعی مناسب برای زمان خودش و زمان ما تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، «دشت بهشت» را که خواندم یاد شهرکوچک خودم افتادم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انگار که من راوی هستم و از بالای شهر داخل خانه هر کدام از همشهریانم را می‌‎بینم، از نزدیک شاهد قصه‌‎های زندگی‌‎شان هستم و این قصه‌‎ها را برای دیگران روایت می‌‎کنم. گمان می‎‌کنم یکی از اهداف نویسنده رمان «دشت بهشت» هم دادن چنین حسی به خواننده بوده که از این نظر موفق عمل کرده است.

«دشت بهشت» یک مجموعه داستان کوتاه بهم پیوسته است، درباره افرادی که در دوره‌‎های زمانی مختلف به دشت بهشت مهاجرت کرده‌اند تا آن‌جا زندگی کنند.

استاین بک در این رمانش هم مانند آثار دیگرش درباره مشکلات اجتماعی حرف زده است که می‎‌بینیم‌شان اما انگار لازم است هر از گاهی کسی آن‌ها را دوباره به ما گوشزد کند. درواقع او کارش را به عنوان یک نویسنده ناتورالیستی خوب انجام داده و در این اثرش هم به مسائلی چون باور به خرافات، فقر، جهل مردم و… اشاره کرده است.

محور اصلی رمان درباره مهاجرت و حومه‌نشینی است. دشت بهشت درباره افرادی است که از همه جا به دلایل مختلف بریده‌‎اند و به این دشت آمده‌‎اند. آن‌ها امید دارند این دشت خانه‌‎ای همیشگی برای‌شان باشد و یا حداقل زندگی خوبی را که قبلاً برای‌شان محقق نشده در آن تجربه کنند.

چرا دشت بهشت را دوست نداشتم

وقتی خواندن «دشت بهشت» را شروع کردم، خیال کردم با چیزی شبیه به «صد سال تنهایی» مارکز یا «بارون درخت نشین» ایتالو کالوینو رو به رو می‌شوم. شروع خوب و متفاوت رمان، نوید یک داستان متفاوت را می‌‎داد. داستانی که خواننده در آن هر لحظه منتظر یک اتفاق غیرمنتظره است. البته رمان‎‌های دیگری از جان اشتاین بک خوانده بودم و می‎‌دانستم در سبک ناتورالیسم کار می‌کند و انتظار خلق یک اثر مانند کارهای مارکز از او بی‌معناست. اما شروع داستان به گونه‌‎ای بود که این انتظار را در من ایجاد کرد. انتظاری که در ادامه محقق نشد و این اولین دلیلی بود که کمی جذابیت «دشت بهشت» را برایم کم کرد.

دلیل دوم پیوستگی نداشتن بخش‎‌های مختلف رمان با هم است. اگرچه گفته می‌‎شود «دشت بهشت» یک مجموعه داستان کوتاه بهم پیوسته است اما، این پیوستگی میان داستان‌‎ها زیاد برای من قابل لمس نبود و بنابراین انتظارم برای خواندن یک مجموعه بهم پیوسته نیز محقق نشد.

البته این دو دلیل باعث نمی‌‎شود که نقاط قوت رمان را که در ادامه به آن اشاره خواهد شد نادیده بگیریم.

دشت بهشت چه حرف‌هایی برای گفتن دارد

«برت مونرو به دشت بهشت آمد چون از جنگ با نیرویی که همواره مغلوبش می‌‎کرد خسته شده بود. به کارهای زیادی دست زده و یک به یک آن‌ها به شکست انجامیده بود. نه این‌که قصور از برت باشد، از بخت بد بود. بخت بدی که اگر به تنهایی رخ می‌‎داد تصادف به حساب می‎‌آمد. برت همه را کنار هم می‌‎دید و به نظرش می‌‎رسید تقدیری شوم است که مانع توفیقش می‌‎شود. از نبرد با چیزی بی‌نام که راه موفقیتش را می‌‎بست، خسته شده بود.»

شکست‌‎های مونرو مربوط می‌‎شود به چیزهایی مانند تأسیس بزرگراه ایالتی، تأسیس فروشگاه زنجیره‌‎ای، پایان جنگ و… اما مونرو گمان می‌‎کرد درگیر طلسم بدشانسی شده است و برای رهایی از این طلسم به دشت بهشت آمده بود.

اشتاین بک با اشاره هوشمندانه به ورود دنیا به مدرنیته و نابودی کسب و کارهای کوچکی که نمی‎‌خواستند و یا نمی‌‎توانستند با مدرنیته مبارزه کنند و حتی با آن همراه شوند به این نکته نیز اشاره می‎‌کند که اگرچه مدرنیته راه خود را باز کرده بود اما افکار پوسیده و پر از خرافه‌پرستی مردم، هنوز به سرعت مدرنیته نرسیده بود و این مساله تناقضی عجیب ایجاد می‌‎کرد.

در دوره‌‎ای که تب مدرنیته همه جا را فراگرفته بود، نویسندگان درباره مزایایش می‎‌نوشتند، روشنفکران درباره اهمیتش حرف می‎‌زدند و مردم گمان می‎‌کردند اگر سرعت خود را با آن هماهنگ نکنند از قافله عقب می‌‎مانند، درک و تحلیل اشتاین بک از مدرنیته از زمانه فراتر است. اشتاین بک «دشت بهشت» را سال ۱۹۳۲ نوشته است. چند سال بعد مارشال برمن در کتاب خود به نام «تجربه مدرنیته» مفصل به معضلات مدرنیته می‌‎پردازد که بخش‌‎هایی از آن با دید اشتاین بک در «دشت بهشت» همسو است.

اشتاین بک در رمان کوتاه دیگرش به نام «مروارید» صریح‌‎تر و بی‌‎پرده‌‎تر آن چیزی را که در ذهنش می‌‎گذرد به زبان می‌‎آورد اما در رمان «دشت بهشت» خود را درگیر استعاره‎‌ها و تشبیه‎‌ها کرده و همان موضعش را در قالب روایت‌‎های کوتاهش بیان می‌کند.

به رغم تفاوت سبک در دو رمان اشتاین بک، واضح است که خرافه‌پرستی چه در این رمان و چه در «مروارید» یکی از اصلی‎‌ترین دغدغه‌‎های اوست. برای مثال اشتاین بک در جایی از اثرش نوشته است: «ساکنان دشت بهشت، مزرعه بتل را نفرین‌شده و فرزندان‌شان آن را جن‌زده می‌‎دانستند. با آن که خاکی حاصل‎خیز داشت و خوب هم آبیاری می‌‎شد، کسی رغبت نمی‌‎کرد پا به آن‌جا بگذارد و کسی در خانه آن مزرعه ساکن نمی‌‎شد، چون زمین و خانه‎‌هایی مرتب و محبوب که عرق جبین بر آن ریخته و سرانجام ترک شده‌‎اند همیشه غم‌بار و ترسناک به نظر می‌‎رسند. درختانی که اطراف خانه متروک روییده باشند، مرموزند و سایه‌‎های غریب بر زمین می‌‎اندازند.»

چنین توصیفاتی که نشان‌دهنده اعتقادات خرافی اهالی است، در قسمت‌‎های مختلف داستان وجود دارد.

جهالت مردم و تصمیمات عجیبی که از روی این جهالت می‌گیرند از دیگر درون‌مایه‌های کارهای جان اشتاین بک است. این تصمیمات نه تنها بر روی خود افراد تأثیر می‌‎گذارد بلکه ترکش‎‌هایش به زندگی دیگران نیز می‎‌خورد. اشتاین بک چند جا به این مساله ناآگاهی و جهالت اشاره می‌‎کند که سه مورد آن درباره کودکانی است که معلولیت ذهنی دارند. نحوه برخورد خانواده‌‎ها با این کودکان گواه این ناآگاهی است و البته اشتاین بک در همه این موارد به خوبی نقش خانواده را در این اشتباهات نشان می‌‎دهد.

برای مثال برخورد پدر و مادر آلیس با او به این دلیل که بسیار زیباست ولی معلولیت ذهنی دارد، برخورد مردم با تولاریستو به دلیل ظاهر، اخلاق و رفتار عجیبش و همچنین برخورد مادر هلن با او و ترس از بردن دخترش پیش روان پزشک.

در بخش مربوط به داستان آلیس (دختری که بسیار زیباست و از نظر ذهنی معلولیت دارد) می‌خوانیم: «وقتی آلیس به دنیا آمد، زن‌‎های دشت بهشت دسته دسته به خانه گرگ آمدند تا قدم نورسیده را تبریک بگویند و آماده بودند از زیبایی بچه تعریف کنند. اما وقتی چشم‌شان به بچه افتاد، زبان‌شان بند آمد. آن فریادهای شادمانه زنانه‌‎ای که به مادران جوان اطمینان می‌‎دهند خزندگان هراس‌‎انگیز توی آغوش‌شان انسان‌‎اند و قرار نیست هیولا شوند، معنای خود را از دست داد. از آن گذشته کاترین به نوزاد خود چشم دوخت، طوری که در آن از اشتیاق‌‎های تصنعی اکثر مادرانی که برای پنهان نگه داشتن ناامیدی‌شان نشان می‎‌دهند، خبری نبود. کاترین وقتی زیبایی کودکش را دید از بهت و حیرت لبریز شد. زیبایی آلیس آنقدر حیرت‌‎آور بود که خودش را مستحق عذاب می‎‌دید. کاترین فکر کرد بچه‎‌های خوشگل بزرگ می‌‎شوند، مردان و زنانی زشت از آب در می‌‎آیند. با این حرف دلهره‌‎اش مختصری تسکین یافت. گویی از بازی سرنوشت ترسیده بود و با قوه پیشگویی می‎‌خواست بر آن غلبه کند.»

وی در ادامه داستان آلیس می‌‎نویسد: «کاترین خوشحال بود که دخترش خُر خُر می‎‌کند. خرخر از عیب‌‎های همگانی به حساب می‌‎آمد و در زن و مرد برابر بود اما خب شایسته خانم‌ها نبود.»

کلام آخر

رمان «دشت بهشت» را باید مجموعه‌ای از مشکلات اجتماعی و فرهنگی یک جامعه کوچک دانست که اشتاین بک هر کدام را در دل داستانی جای داده است و از آن‌جایی که هنوز چنین مشکلاتی در جوامع وجود دارد، اثر او به یک اثر اجتماعی مناسب برای زمان خودش و زمان ما تبدیل شده است.

اشتاین بک در پایان کتاب درباره گردشگرانی حرف می‌‎زند که بر فراز دشت بهشتی که انگار در هیچ روزگاری هیچ زندگی‌‎ای در آن جریان نداشته، ایستاده‌‎اند و آرزو می‌‎کنند از شهر و زندگی کنونی‌‎شان جدا شوند و در این دشت سکنی گزینند.

۱: جان استاین بک را در ایران به نام جان اشتاین بک نیز می‌شناسند.

یادداشت از: نرگس صابری

کد خبر 610274

منبع: ایمنا

کلیدواژه: جان استاین بک نشر افق شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق اشتاین بک استاین بک دشت بهشت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۲۵۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افزایش تعداد مددسرا‌ها و پایگاه‌های خدمات اجتماعی در پایتخت

احمد احمدی صدر گفت: بهشت زهرا (س) یک نقطه اشتراک بین همه شهروندان تهرانی است و به هر حال هم احترام اهل قبور و هم احترام خانواده‌های داغ دیده باید حفظ شود و به همین دلیل این مکان باید منظره زیبایی داشته باشد و از آن صیانت گردد.

وی افزود: در طرح ساماندهی آسیب‌های اجتماعی یکی از نقاطی که در دو سال گذشته بسیار برای ما اهمیت داشت بهشت زهرا (س) بود. خوشبختانه با همکاری صددرصد و همه جانبه از سوی مدیریت بهشت زهرا (س) پایگاه‌هایی را در این مکان ایجاد کردیم که در دوره‌های قبلی مدیریت شهری شاهد این اتفاق مهم نبودیم. همچنین قصد داریم تعداد مددسرا‌های نزدیک به این محدوده را هم افزایش بدهیم تا بتوانیم به تمامی آسیب دیدگان اجتماعی و مددجویانی که در سراسر بهشت زهرا (س) به خدمات نیاز دارند خدمت رسانی کنیم.

مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی افزود: باید در این زمینه بین مردم هم فرهنگسازی شود. مردم باید بدانند برخی‌ها سودجو هستند و اجازه بدهند سبد سودجویان را از نیازمندان جدا کنیم و کسانی که ممکن است معتاد متجاهر باشند و خسارت ایجاد کنند وضعیت آنها را در طرح ساماندهی آنها را مشخص کنیم.

احمدی صدر با بیان اینکه بهشت زهرا (س) باید شبیه اسم خودش یک بهشت آرامش باشد تأکید کرد: شهروندان در صورت مشاهده هر گونه آسیب اجتماعی در محوطه بهشت زهرا (س) برای ساماندهی این آسیب دیدگان با سامانه ۱۳۷ تماس گرفته تا گشت فوریت‌های خدمات اجتماعی حامی شهر سازمان نسبت به ساماندهی این افراد اقدام کنند.

مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران در پایان گفت: در دوره مدیریت شهری فعلی از زیرساخت‌ها و بستر‌های مناسب به منظور ساماندهی آسیب‌های اجتماعی پایتخت و کاهش این آسیب‌ها رشد ۸۰۰ درصدی داشته است و ان‌شاءالله قصد داریم تا پایان این دوره از مدیریت شهری زیرساخت هایی، چون مددسراها، مراکز یاورشهر، مراکز پویاشهر، همراه سرا‌ها و... را چندین برابر افزایش دهیم.

منبع: شهر

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی شهری

دیگر خبرها

  • اجرای طرح ساماندهی کودکان گل فروش حاشیه بزرگراه شهید هاشمی و بهشت زهرا (س)
  • ساماندهی کودکان گل فروش در حاشیه بهشت زهرا (س)
  • کهگیلویه و بویراحمد بهشت سرمایه‌گذاری در عرصه گیاهان دارویی؛ فرصتی که از دست می‌رود
  • کهگیلویه و بویراحمد، بهشت گیاهان داروئی؛ فرصتی که از دست می‌رود
  • آسفالت معابر آرامستان بهشت رحمت شهرکرد
  • معرفی نفرات برتر جشنواره کیش بهشت خانواده
  • افزایش تعداد مددسراها و پایگاه‌های خدمات اجتماعی در پایتخت
  • معرفی ۱۲۴ بسته سرمایه‌گذاری منطقه آزادچابهار به فعالان اقتصادی؛ چابهار بهشت سرمایه گذاری
  • شهرداری به دنبال کاهش آسیب‌های اجتماعی در بهشت زهرا
  • افزایش تعداد مددسرا‌ها و پایگاه‌های خدمات اجتماعی در پایتخت